الینا عزیزمالینا عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
سینا عزیزمسینا عزیزم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

الـیـنـا مـلکه شـهرعـشق

الینا وخاطراتش اومدن

1391/9/25 18:23
590 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلاممممممممممم

 

سلام به دخمل قشنگم که حدود یکماه و نیم بزرگ شده و مامانش خاطراتش رو به روز ثبت نکرده وای وای ...

 

 

حالا بیا بریم ادامه مطلب تا بگم واست ...

 

سلام سلاممممممممممم

 

سلام به دخمل قشنگم که حدود یکماه و نیم بزرگ شده و مامانش خاطراتش رو به روز ثبت نکرده وای وای ...

امیدوارم توضیحاتم قانع کننده باشه عسل مامان:

یکی اینکه طبق نوشته های قبلی کارای اساس کشی و جابجایی واقعا زیاده و کار یکی دوهفته نیست ولی بالاخره ما این کار

سخت رو شروع کردیم و به پایان هم رسوندیم به قول قدیمیها جاگیر شدیم دیگه و خدا رو شکر خیلی راضی هستیم .

دوم اینکه به دلیل نوساز بودن تلفن نداشتیم و باباجون دنبال کاراش بود و یه خورده زمان برد و از همه مهمتر که هنوز

حل نشده اینترنته که هنوز بابا جون تصمیم نگرفته چه نوعی رو وصل کنه Adsl-viless یا ساده ...

خلاصه هنوز امکانات محیا نشده واسه ثبت خاطرات گل دخملمون

ولی با این تفاسیر باز هم مامانی دلش نیومد و یکی دوبار از طریق گوشی و الانم از طریق هوشمند اومدم ولی فوق العاده سرعتش پایینه

حالا راضی شدی عزیز مامان

خب حالا میریم سراغ خاطرات گذشته این یکماه ونیم

روزهای اولی که اومده بودیم موقعی که خاله جون داشته لباساتو تو کمدت مرتب میکرده شما چشت به یه بالشه کوچولویی که مامان جون

واسه اون روزهای اول تولدت درست کرده بود میوفته خیلی ازش خوشت میاد و تا الان ازت جداش نکردی موقع شیر خوردن و خوابیدن باید

حتماً کنارت باشه نمی دونیم جریان این بالش چیه که بهت آرامش میده قوبونه دخمل شیرینم برم با این شیرین کاریهاش

اینم همون بالشی که اینقد دوسش داری

 حالامیریم سراغ خرابکاری که کرده بودی ومامانو خیلی ناراحت ولی دیگه کاریش نمی شه کرد دیگه بخاطر شیرین بودنت

داشتم خونه رو جارو میکشیدم که نمی دونم چی شد و رفتی دستت رو زدی به میز و با مجسمه ای که روش بود افتاد رو سرامیک و خورد شد

حیف مجسمه خیلی دوسش داشتم ولی اشکال نداره فدای یه تار موت عزیزم

اینم عکسش

 

 از شبکه پویا بگم واست واقعا شبکه خیلی خوبیه حتی بعضی موقع ها واسه ما هم خیلی خاطره انگیزه واسه کارتونهایی که دوران کودکیمون میدیدیم و حالا دارن دوباره پخشش میکنن خیلی شیرین ودلچسبه ولی شما زیاد به برنامه های کودک علاقه نشون نمیدی و فقط برنامه هایی رو دوست داری که حالت آهنگ داره و شعر می خونه مخصوصا شب بخیری که ساعت 10 شب شروع میشه اینقده دوسش داری که دیگه واست ضبطش کردیم چون همش تو طول روز میگی نانا یعنی لالا و کنترل رو میاری میدی و میخوای که واست بزارمش منم دیگه واست میذارم ولی دیگه معنی شب بخیر رو نداره دیگه اینجامداری یکی از برنامه هایی که ضبط کردم واست رو نگاه میکنی  هر کار هم میکنم بری عقب بشینی باز هم دوست داری از جلو تماشا کنی

 

 دیروزهم چشمون به جمال عمه جون روشن شدو اومد خونمون حلما جون رو هم دیدیم ماشاا... خیلی بزرگ و خانوم شده اینم چندتا عکس از شما و حلما جونی

خیلی عکس نازیه بوووووووس به دوتاییتون ماچ  

از هدیه های عمه جونی هم لازمه همینجا تشکر کنم که یکیش  یه تاپ مجلسی خیلی قشنگه که  واسه تو دخملییه .

استیکر باغ گل و حیوانات رو واست گر فتم و کنار تختت نصب کردم که بعدها که روتختت خوابیدی و صبح چشای نازت رو باز کردی انرژی بگیری از این فضاو آشنا بشی باهاشون ..عزززززززززززززززززیییییییزززززم ماچ  . 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان نوژاجوني
29 آذر 91 8:55
ماشاله چقدر بزرك شده عسل خانم.دلمون براش تنگيده بود.خونه ي جديد هم مبارك
ممنون خاله جون بوس.
مامان مهبد كوچولو
4 دی 91 9:27
عزيزم چقدر قشنگ كارتون نگاه ميكنه . خونه ي جديد هم مبارك خيلي خوشگله خونتون .


ممنون خاله جونی بوس.
مامان آندیا
4 دی 91 12:24
خونه جدید مبارک جوجو نانازی


ممنون خاله جونی .
مادر کوثر
9 دی 91 9:46



خاله فرزانه جون
9 دی 91 12:26
واي از دست تو الينا
! خيلي شيطون شدي... حواست باشه!




مگه بده خاله جونییییییییییی...
مامان روژینا
10 دی 91 17:39
واااااااای خدا من عاشق تلویزیون دیدنش شدددددددددددددددددددددم چه نمکی وایستاده
به به چه مامان خوش سلیقه ای چقدر بالای تخت دخملی رو رمانتیک کرده
مامانی الینا رو برام بچلونش حسااااابی


ممنونم عزیزم .حتتتتتتممماً.
مامان دانیال
2 بهمن 91 21:48
سلام مامان جونی ماشالا به این دخمل ناز خدا حفظش کنه به ما هم سر بزنید


سلام عزیزم .ممنون.چشم .