الینا عزیزمالینا عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
سینا عزیزمسینا عزیزم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

الـیـنـا مـلکه شـهرعـشق

گام به گام در مسير شکوفايي استعداد کودکان

1391/1/24 8:01
453 بازدید
اشتراک گذاری
 
مطلب مفید در زمینه کودکان از روزنامه خراسان در ادمه مطلب...
 
خراسان - مورخ پنج‌شنبه 1391/01/24 شماره انتشار 18092 
نويسنده: گروه خانواده و سلامت
 
شخصيت هر انساني تحت تاثير دوران کودکي وي شکل مي گيرد. در روان شناسي رشد گفته مي شود از آن جا که انسان در هر مرحله از زندگي خود به يک وضعيت رواني که خاص آن مرحله است، مي رسد و سپس وارد مرحله بعد مي شود، شناسايي اين مراحل و تلاش براي به ثبات رساندن وضعيت کودک توسط والدين ، نقش موثري در سلامت رواني وي در دوران بزرگسالي خواهد داشت. طبيعي است که هر کودکي بنا به ويژگي هاي شخصيتي و الگوهاي تربيتي که طبق آن بزرگ شده است، اين مراحل را طي مي کند. براي مثال در مرحله اول که از تولد تا يک سالگي است، نوزاد بايد اعتماد پيدا کند يعني بتواند به مادر و محيط اطراف خود اعتماد کند.

او بايد از مهرباني و صميميت مادر مطمئن شود و بداند که در دنياي پرخطر اطرافش، کسي يا کساني حضور دارند که از او حمايت مي کنند. در اين صورت اين مرحله را با موفقيت طي مي کند و وارد مرحله بعد که کارآمدي است،مي شود.در غير اين صورت به بحران آن دوره يعني بي اعتمادي دچار مي شود و با اين بحران پا به دوران کارآمدي مي گذارد.

طبيعي است که عملکرد ۲ کودک داراي اعتماد و بي اعتماد در دوره کارآمدي با هم تفاوت خواهد داشت. اولي با تکيه بر اعتماد کسب شده به مادر و محيط پيرامون مي تواند در محيط جست وجو کند و توانايي هايش را محک بزند. در مقابل کودک بدون اعتماد همواره نسبت به خود و محيط پيرامون دچار شک و ترديد است و براي جست وجو در محيط تلاش چنداني نمي کند. در مرحله بعد که ابتکار است کودکي که توان به کارگيري توانمندي هايش را نداشته باشد، نمي تواند آن چه را در جوهره اش وجود دارد بيابد و به درستي به جست و جو در محيط پيرامونش بپردازد.اين مبحث بسيار گسترده و پردامنه است و ما در اين جا قصد داريم فقط به بيان يکي از اين توانمندي ها که ابتکار است، بپردازيم؛ اين که چگونه مي توان قوه ابتکار را در کودکان ۳ تا ۶ ساله تقويت کرد، به چه چيزهايي ابتکار مي گوييم و چگونه مي توانيم کودک مبتکري داشته باشيم.

 

استعداد به مثابه ابزار

خداوند در وجود تمام انسان ها استعدادهايي به وديعه گذاشته است و هم چنان که جانداران ديگر را به ابزارهاي قدرتمندي مجهز کرده، انسان را به قواي عقلاني و ذهني و استعداد تجهيز کرده است. حامد اکبري کارشناس ارشد روان شناسي باليني و دانشجوي دکتراي اين رشته با بيان اين مطلب به خراسان مي گويد: به عقيده من بهتر است نظريه هاي روان شناسي غرب را بومي و سعي کنيم با بومي سازي اين نظريه ها، آن ها را کاربردي تر کنيم.بنابراين در بحث ابتکار از اين زاويه وارد بحث مي شويم که افراد به ۴ دسته تقسيم مي شوند. انسان هايي هستند که علايق شناخته شده اي را نسبت به استعداد خود دارند. در واقع استعداد آن ها به دليل وجود علاقه به سرعت شکوفا مي شود و زندگيشان تحت تاثير شکوفايي اين استعداد قرار مي گيرد.دسته دوم افرادي هستند که استعداد خود را در طول زمان مي شناسند و کم کم نسبت به آن علاقه پيدا مي کنند دسته سوم افرادي هستند که طي يک اتفاق يا حادثه اي يا توسط افراد ديگر مثل معلم پي به استعداد خود مي برند و دسته اي هم هستند که تا آخر عمرشان علاقه و استعداد خود را شناسايي نمي کنند و هرگز نمي دانند دنبال چه چيزي باشند.

 

استعداديابي

به گفته اکبري راه شناسايي استعدادهاي افراد چه در دوران کودکي و چه در دوران بزرگسالي اين است که افراد علايق خود را بشناسند.زيرا علاقه در بيشتر موارد همپوشاني با استعداد فرد دارد و بدين طريق فرد مي تواند گام هاي موثري را در مسير رشد و تکامل بردارد. بنابراين والدين مي توانند در گام اول علاقه کودک را شناسايي و سپس استعداديابي کنند و دريابند استعداد کودک در کدام زمينه نهفته است. در اين جاست که ظرفيت ابتکار در کودک ايجاد مي شود و وي با پس زمينه اي که پيدا کرده است، مي تواند ابتکار به خرج دهد.اکبري با اشاره به اين که معمولا در موضوعي که استعداد نداريم، خلاقيتي هم نداريم، تصريح مي کند: بنابراين ابتکار وقتي موضوعيت پيدا مي کند که کودک زمينه مورد علاقه اش را کشف کرده باشد.

 

ضعف اطلاعات والدين

خوب است بدانيد که بيشتر کودکان ما از ضعف اطلاعات و آگاهي والدين ضربه مي خورند. در واقع ضعف اطلاع رساني و تطابق نداشتن بين اطلاع رساني و سن و نياز مخاطب باعث شده است با وجود کثرت اطلاعات افراد به دانش کافي در حوزه هاي مورد نياز خود مجهز نباشند.به عبارت ديگر اطلاعات به صورت طبقه بندي شده و مفيد در اختيار مخاطبان قرار نمي گيرد بلکه به صورت کلي ارائه مي شود.در چنين شرايطي بيشتر والدين نمي دانند چگونه بايد درباره تکامل و رشد کودک خود اطلاعات و دانش علمي و کارآمد به دست آورند و از سوي ديگر آن چه به دست آورده اند، به آن ها در شناسايي علاقه و استعداد کودک کمک نمي کند از اين رو نمي توانند قوه ابتکار کودک را تقويت کنند.پس مي بينيد که پرداختن به بحث ابتکار و خلاقيت بدون در نظر گرفتن مقدمات آن بيهوده است. بنابراين پيشنهاد مي شود که والدين تلاش کنند ضمن دسترسي به اطلاعات و دانش مفيد از رشته هاي مختلف علمي آگاهي يابند و سعي کنند علاقه کودک خود را تخمين بزنند، زيرا در درجه اول نبود آگاهي باعث مي شود که زمينه مورد علاقه کودک و استعداد وي نهفته بماند. بنابراين والدين بايد با ديدي باز و پردامنه اکثر رشته هاي علمي و ورزشي را مدنظر قرار دهند و ضمن کسب آگاهي در اين باره ترجمان ساده اي از آن را در اختيار کودک قرار دهند.

ممکن است استعداد کودک در زمينه اي که والدين هيچ علاقه اي به آن ندارند نهفته باشد.فقط آگاهي والدين است که به کودک کمک مي کند استعداد خود را پيدا کند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان
19 اردیبهشت 91 8:07
مطلب به جایی بود همسرم مرسی