یه فرصت
سلام جیگر مامان
خوبی عزیزم امروز خیلی حالم خوبه خیلی میدونی چرا ؟؟ یادته تو یکی از پستهای قبلی عذاب وجدان داشتم و کلی باهات درددل کردم و از نمره پایینی که گرفته بودم ناراحت و شرمنده بودم وای نمی دونی چی شد استاد یه فرصت دیگه به بچه ها داد و گفت به دلیلی که اکثراً نمره کمی گرفتن به صورت شفاهی سوال میکنم و کسی که آمادگیشو داره داوطلبانه جوابشو توضیح بده و نمره شو بگیره منم که فوق العاده خوشحال شدم و از این فرصت خوب و سعی کردم هر طور شده آماده شم وای نمی دونی اولش همه استرس داشتن آخه کلاس هم ماشاا... 30 40 نفر و دیگه خودت حساب کن ... بلاخره استاد اومدو امتحان شفاهی به قول معروف شروع شد خدا رو شکر یه چند تا سوالی که کرد و منم داوطلبانه جواب دادم وای نمی دونی وقتی نمرمو گرفتم خیلی خیلی خوشحال بودم آخه یه طورایی به پایان ترم کمک میشه وگرنه که ...... بهرحال همین که اومدم خونه نمی دونی از خوشحالی نمی دونم چند تا بوست کردم فقط می دونم دیگه کم مونده بود اشکت در بیاد.... درکم کن دیگه عزیزم خوشحاله مامانی .. می دونم این فرصت از وجود تو هم بوده خدارو شکر می کنم از وجود تو عزیز