تفریحات بهاری الینا
سلام نفس مامان و بابا
سلام دختر قشنگم از این که دیر اومدم سراغ ثبت خاطراتت شرمنده خیلی سرم شلوغ بود یه خورده کارای جور واجور داشتم ولی لحظه شماری می کردم تا در اولین فرصت بیامو خاطراتتو ثبت کنم تا اینکه دیروزجمعه رفتیم طرقبه باباجونی قول داده تعطیلات بهاری رو از دست نمی ده و مارو هر هفته میبره جاهای سرسبز و خوش آب و هوا ... آخه واقعا خیلی حیفه که تو یه همچین فصلی آدم بشینه تو خونه اونم اولین بهار زندگی دختر نازمون که باید حتما ببریمش و از این هوای پاک و دلنشین استفاده کنه ....
به همین خاطر عکسهای پر خاطره ای از نفسمون گرفتم که دیگه واجب شده وبلاگو به روز کنم
این انگشت اشارت حکایتی داره گلم
اینجام که موقع نهار اصلا نمی خواستی بشینی
یه کاری بابایی کرد که دیگه بشینی و نشستی قوربون اون دوتا مرواریدت بشم ....
اینم چندتا عکس از هفته گذشته که بعد از خونه مامان جونی رفتیم پارک تازه هم بارون اومده بود و هوا هم خیلی عالی بود ....