الینا عزیزمالینا عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
سینا عزیزمسینا عزیزم، تا این لحظه: 9 سال و 4 روز سن داره

الـیـنـا مـلکه شـهرعـشق

واکسن 6 ماهگی

1390/12/1 11:18
529 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کچولوی اوف شدم                          Gifs Doctor

الهی بگردمت دختر نازم که دوره واکسن 6 ماهگیتو هم گذروندی اما این دفعه با درد زیاد ....

اول صبح که با باباجون می خواستیم ببریمت همین که دیدی داریم آمادت می کنیم خوشحال شدی و فکر کردی داریم می ریم مهمونی ... خوشحال بودی و می خندیدی اما من دلم می سوخت چون داشتیم می بردیمت یه جایی که اصلا بچه ها اونجا رو دوست ندارن ...

بهرحال رسیدیمو همین که چشمت افتاد و اون خانوما رو دیدی غریبیت کرد و گریه کردی niniweblog.com ولی بازم وقتی که باهات صحبت می کردم  لبخند می زدی  niniweblog.com فدای دختر خوش اخلاقم بشم.

لحظه زدن واکسنت راستش اصلا دل نداشتم نگاهت کنم و به همین خاطر گفتم باباجون پیشت باشه و من یه خورده دورتر وایستادم دلم تو دل نبود که گریه شدیدی کردی niniweblog.com و سریع اومدمو بغلت کردم و یه طورایی خودمم گریه ام گرفته بود آخه احساس کردم خیلی دردت اومد این دفعه با دفعه های قبل خیلی فرق داشت اون کسی که قبلا واکسنتو می زد نبود ... خلاصه من و باباجون خیلی سعی کردیم آرومت کنیم اما واقعا اینگار خیلی درد داشتیniniweblog.com سریع رفتیم خونه مامان جون و همین که چشت به خاله جونی ها و مامان جون افتاد یه طورایی فراموش کردی niniweblog.com خیلی دوست داریم عزیزکم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

رضا جونی
3 اسفند 90 14:34
سلام سلام فردا تولدمه، توی وبلاگم تولد گرفتم، خیلی خیلی خوشحال می شم تشریف بیارید تا شما نیاین من شمعا رو فوت نمی کنم http://rezajoon.niniweblog.com
عطیه بانو
5 اسفند 90 17:08
سلااااام دوست جون خوبم چه قدر خوشگل و نازی تو با من دوست میشی؟؟؟ میگم بردنت از اون چیز های تیز تیز زدن بهت؟؟ اوخ اوخ خیلی درد داره نه؟؟ به من هم زدن من هم خیلی دردم اومد پس هنوز هم باید بزنن اره؟؟ راستی اسمش چی بود؟؟ اها واکسن.... بازم پیش من بیا باشه؟؟؟خیلی دوست دارم با هم دوست بشیم. من به دختر دایی گفتم که ادرس وبلاگ شما رو بگذاره تو لیت دوستام. بیای ها منتظرم