خونه خاله مژگان
سلام عزیز مامانی
امروز رفته بودیم مهمونی خونه خاله جون مژگان به تو که خیلی خوش گذشت اولش که رو تاب محمدجون نشستی کلی هم محمدجون تحویلت گرفته بود و هواتو
داشت مخصوصا موقعی که خوابت اومد سریع رفت و اون بالش مخصوص خودشو که به هیچکی نمیداده رو برات آورد بعدشم که مثل همیشه هوس غذا کردی و خاله جون مژگان رفت و یه غذای خوشمزه برات درست کرد و کلی با اشتها خوردی الهی بگردم نتونستم زیاد بهت توجه کنم یه خورده کار داشتنم و تو کلی از دست مامانی دلگیر شدی بلاخره با کلی خواهش و غذرخواهی با مامانی آشتی کردی بعدش خاله جون بهت یه کار جدید یاد داد می دونی چی دس دسی ! برا بار اول اونجا یاد گرفتی و انجامش دادی . در کل فکر می کنم خیلی بهت خوش گذشت برا منم روز خوبی بود عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی