الینا عزیزمالینا عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
سینا عزیزمسینا عزیزم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه سن داره

الـیـنـا مـلکه شـهرعـشق

روزهای شیرین بهاری 4

1393/3/5 15:48
826 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر عزیزم و دوستای گلمون

دختر عزیزم دیگه داره مثل بلبل صحبت میکنه بعضی اوقات چنان شیرین و خوردنی میشه که نگو و بعضی اوقات هم حرصصصصص در میاره بدجور مثل طوطی شده هر چی بشنوه میگه و تکرار میکنه موندم چیکار کنم میبرمت بیرون یا خونه کسی اگه چیزی رو که نباید بشنوی رو بشنوی کارم دراومده است تا بخوام از زهنت ببرم بیرون یام همینطور حرکتی چیزی رو اگه ببینی دیگه یه طورایی با خودم میگم اوه اوه بیچاره شدم رفت و کارم دراومده تا بخوام که جزء رفتارت نباشه خلاصه که فکرم بدجور مشغوله که این دوران حساس رشدت چطور میگذره راستش نگرانم ولی وقتی فکر میکنم با خودم میگم هر چی حساس بشی بدتر مبشه و به چیزای خوب سعی کن فکر کنی خلاصه که رفتم تو فکر خرید یه تعداد کتاب آموزشی واست تا چیزهای بهتری یاد بگیری و ازچیزهای که میشه گفت خوب نیست دورتر شی

این همون کتاباییه که خیلی بهشون علاقه داری به سبک شعره و خیلی استقبال کردی و هرکد.ومشو در عرض دو تا سه روز کامل حفظ شدی 

 

 

 

 یه طورایی واسه خودمونم سبکش خیلی شیرینه

میشینی ورق میزنی و میخونیشون از روی شکلها حفظ شدی شعرای هر صفحه رو بوس

یه روز رفتیم پیش یکی از دوستای گلم مژگان جون که یه کوچولوی ناز داره به اسم مارال یه طورایی یه دیدار وبلاگی هم میشه گفت بود آخه مارال جونم وبلاگ هم داره بوس

کلی شیطنت کرد دخمل شیطونمون و مارال جونو اذیت تا اینکه بالاخره دختر خوبی شدو نشست خیلی قشنگ با مارال جون بازی کرد و منو رو سفید خجالت

 

داشتم به علاقه همیشگیم میرسیدم (لاک زدن) تا اینکه دخملی اومد و نزاشت کارمو بکنم و لاکو ازم گرفت که بده خودم میخوام بزنم هر چی گفتم شما نمی تونی بده خودم واست میزنم نه که نه خسته

اصرار که روی کتاب داستانش باید بزنه ... اینم جزیی از کارایی که حرص میده عصبانیباید نظاره گرش باشم 

الینا خانوم بعد از حمام و ملاقات با کتاب دوست داشتنیش

 

موهای فر دخترمو سشوار کردم تا بلندی موهای نازشو حداقل برای دقایقی ببینم و کیفشو ببرم محبت

جمعه با دایی جونو سهیلا جون رفتیم اخلمد خیلی طبیعت دلنشینی داره که واقعا میشه گفت جزء طبیعتهای نابه بین کوه های سر به فلک کشیده درختان سرسبز و بلند قامت و رودخونه ای که از آبشارهای متعددو خروشانش جاری بود 

دلتون سبز و لبتون خندون محبت

پسندها (6)

نظرات (16)