یه خبررررررررر
سلامممم
واست دارم عزیزم
الینا عسسسسسسسسسسسسسسسللللل
داررررررررره
خواهررررررررررررررررررررررررررر
میشهههههههههههههه
بلهههههههههههه دیگه
یه مدتی بود تو فکر این مورد بودیم که هم از لحاظ سنی زیاد با هم تفاوت نداشته باشین چون بهترین فاصله حدود سه ساله هم این اینکه
یه هم بازی خوب و همیشگی واسه این روزهای شیرین و یک خواهر یا برادر خوب و مهربون واسه روزهای شیرین آینده داشته باشی
به همین دلیل دیگه خدا لطفشو دوباره شامل حالمون کرد دیشب رفتیم سونو تا از حضور و سلامتیش مطمئن شیم که خانم دکتر گفت ضربان قلب داره و خدارو شکر همه چی خوبه و تا دوسه روز دیگه وارد هفته نهم (ماه سوم) میشم و انشاا... تا 7 ماه دیگه یه فرشته ناز دیگه به جمعمون اضافه میشه خدارو شکر از این بابت خیلی خوشحالم
باباجون هم که سونو رودید خوشحال شد و از اونجا رفتیم پارک و شامم بیرون خوردیم و شب خوبی رو داشتیم .
از حالمم بگم که دیگه داره رفته رفته اینجوری میشه و کمتر میتونم بیام اینجا ولی شیرینه واسم چون فرشته ناز دیگه ای رو قراره داشته باشیم .
هنوز از اقوام کسی خبر نداره و قراره حدود یه ماه دیگه خبر بدیم مامانم اینا فقط خبر دارن ولی دیگه اینجا رو دلم نیومد
به امید روزهای خوش چهار نفری