الینا عزیزمالینا عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
سینا عزیزمسینا عزیزم، تا این لحظه: 9 سال و 26 روز سن داره

الـیـنـا مـلکه شـهرعـشق

عکسهایی شیرین تر از عسل 2

1392/6/18 16:08
568 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام به  عزیزمون 

دختر قشنگم نمی دانی که چقدر عاشقانه کارهای روزانه ات رو در تصویری کوچک تبدیل به خاطره میکنم و چقدر عاشقانه تر مینویسم

برای تویی که روزی عاشقانه ها را درگوشه قلبت جای دهی قلب 

روز به روز داری روزانه هامونو شیرین تر میکنی با شیرین زبونیها و دلبری هات 

خدارو شکر میکنم از اینکه یه دختر نازو دوست داشتنی رو بهمون هدیه داده به قول باباجون اگه دختر نداشتیم شاید اینقدر روزهامون لذت بخش نبود و این حضور دختره که  باعث میشه جو خونه آرامش و لطافت خاصه خودشو داشته باشه 

بله عزیز دلم از اینکه یه دختر نازی مثل شما رو داریم خیلی خیلی خوشحالیم و از بودنت روز به روز لذت میبریم 

روز شنبه هم که روز دختر بود و ما سعی کردیم از خودت نظر بپرسیم که دوست داری امروز کجا بری و چیکار کنی و یام چی میخوای و این بود جوابهایی که میدادی 

بریم بیرون .... سوسوره ....تاب تاب ... الاکلنگ...  چیپس بخریم بخوریم نیشخند

و من و باباجون هم که دیگه چشم گویان خواستیم که آرزوهای کوچیکتو برات برآورده کنیم تو این روز قشنگ

باباجون به خاطر شخص شما زودتر اومد خونه  و یه استراحتی کرد و آماده شدیم ولی شما نمی دونم چرا اینقدر عجله داشتی که اصلا نمی ذاشتی لباساتو دریارم و لباس بپوشم باباجون هم سریع روی همون لباسای خونه تنت کرد موهاتم هرکار کردم نداشتی خلاصه شلخته زدی بیرون باباجون هم ازت طرفداری کردو گفت نمی خواد که بره عروسی ولش کن بذار راحت باشه ...

خلاصه دیگه واسه خوش گذشتن به فرشته مون رفتیم پارک

 اول رفتیم سوپر نزدیک خونه و هر چی که دوست داشتی رو اجازه دادیم که خودت برداری 

که مثل همیشه این چیزایه که شما نباید بخوری ولی دیگه چاره ایی نیست 

  

اینجام که دیگه پارک و محلیه که الینا خانوم به هیچ عنوان ازش خسته نمی شه

اول که رفتیم شلوغ بود و یه خورده هوا روشن الان حدود یه ساعتی هست که شما داری بازی میکنی و از این سورسوره به اون سورسوره و ازون تاب به اون الاکلنگو .... 

 دیگه کم کم خلوت شدو شما بودی این زمین پر از وسایل که یه طورایی شده بودی مالکشون و خوشحال میدوییدی و هر چی دلت میخواست و تند تند میرفتی سراغش و به قولی کسی دیگه مزاحمت نبود و از این بابت مشخص بود چقدر خوشحالی 

منو باباجون هم نشسته بودیم و یه دل سیر با هم صحبت های خوب خوب کردیم و خلاصه شب خیلی خوبی برای هممون بود 

 دیگه حدود دو سه ساعتی بود که شما بازی میکردی ولی اینگاری اصلا خسته نمی شدی و دیگه با کلی اصرار برگشتیم مشخص بود خسته ای ولی دلت راضی نمی شد از اونجا دل بکنی 

تو راه برگشتمون از اینجا خیلی خوشم اومد

همین که رسیدیم خونه از خستگی نمی دونستی غذا بخوری یا شیرعسلتو یه خورده غذا دادم بهت و سریع شیرعسل رو گرفتی و یهو دیدیم به خواب ناز رفتی 

امیدوارم بهت این روز قشنگ خیلی خوش گذشته باشه فرشته نازبغل

 پنج شنبه هفته پیش جشن عروسی دختر داییم بود واسه بردنت یه خورده دو دل بودم چون ماشاا... روز به روز داره به شیطنتهات اضافه میشه و منم یه خورده تو مجالس دوست ندارم حضور داشته باشی آخه چون حساسم روی کارهات دوست ندارم همش نهی ت کنم بچه هم که باید بچگی کنه پس بهترین گزینه اینه که یه جایی باشی که بهت بیشتر خوش بگذره به همین خاطر طی فکرهای مکرر به این نتیجه رسیدم که ببریمت خونه عمه جون شمسی و با دختر گلش فاطمه جون بازی کنی چون میدونستم هم خیلی خوب باهات بازی میکنه و هم اینکه عمه جون خیلی خوب بهت میرسه 

که خدارو شکر هم همینطور بوده و کلی به همگی خوش گذشته آخه با عمه جون که بعدا صحبت میکردم کلی باعث شادیشون شدی و خندوندیشون همش میرفتی یه ظرفی میاوردی و به عمه جون میگفتی شما بزن تا ما نای نای کنیم و همه رو مثل اینکه اون شب به رقص کرده بودی شیطونک خودم 

 

 

خوشگل خانومم بی صبرانه آماده است که بره خونه عمه جونش 

بازم مامان رو از شیرینکاریهات متحیر کردی 

دیروز داشتم آشپزخونه رو مرتب میکردم که جنابعالی خیلی راحت رفتی در کابینت رو باز کردی و رنده رو برداشتی و یه ظرف هم از کابینت دیگه برداشتی و رفتی از تراس یه دونه پیاز هم برداشتی و خلاصه رفتی روبروی تلویزیون نشستی و خرت خرت به رنده کردن 

منم که فقط داشتم نگاهت میکردم و تعجب

 اومدم پیشت گفتم داری چیکار میکنی عسلم و شما هم با جدیت کامل گفتی انده میکنم 

اولش گقتم زیاد رنده نمی کنی و همینطوری واسه سرگرمی اینکارو میکنی ولی دیدم نه بابا مثل اینکه خیلی جدی گرفتی و کم کم داره به پیاز میرسه 

 

کلی با خواهش و تمنا ازت گرفتم و ظرف رو شستمو پیاز رو هم پوست گرفتم و دادم بهت  و واسم تا وسطای پیاز رنده کردی 

 دخترم دیگه واقعا داره به مامانش کمک میکنه اونم چه کمکایی زبان 

 تا اینکه چشات یه خورده نسوخت دست بردار نبودی 

قوربونه شیرین عسلم برمممممبغل

 

دوست داشتنی ترین کسی هستی که تا بحال دیدم عزیزم قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مادر منتظر
18 شهریور 92 20:17
سلام مامانی الینا و الینا جون خوشگل

چه خانوم خانومای نازی دارین ماشاالله

دختر که داری غم نداری. دیگه همه کارا رو بسپر به خودش ترتیبشو میده مامانی.

امیدوارم خدا دخملی نازتونو براتون حفظ کنه.
روز دخملی هم مبارککککککککککککک الینا جان

به وبلاگ ما هم بیاین و سر بزنین . خوشحال میشم با هم دوست بشیم.


سلام عزیزم .سلام خاله جون
ممنونم
واقعا من دختر رو بیشتر دوست دارم خیلی مهربون و عزیزن
ممنون از دعای قشنگت خدا نی نی شما رو هم حفظ کنه .
ممنون خاله جون
چشم حتما ما هم خوشحال میشیم .
بابا
19 شهریور 92 12:34
واییییییییییییییییییی خداا!


واسه چیییی؟؟
مادر منتظر
19 شهریور 92 13:21
سلام مامانی مهربون و خوب الینا جون

ممنون به وبلاگ ما اومدین و کلی یادگاری خوب خوب برامون گذاشتین

از لینکتون هم ممنون.
شما هم جزو لینک دوستان ما هستید.

بازم به ما سر بزنین که خیلی خوشحال میشم.

الینا خانومی مواظب خودت باشیا خانوم خانوما . هوای مامانیتم داشته باش




سلام عزیزم
خواهش میکنم کاری نکردممنم خوشحالم از اینکه دوست خوبی مثل شما رو دارم .
حتما با کمال میل
چشم خاله جون .میبوسمتون .
مهسا مامان نورا
19 شهریور 92 20:06
چه خانوم خونه داری افلین به دختر گلم


ما اینیم دیگه خاله جون..
اعظم
21 شهریور 92 12:34
عزیزم کاش خدا به من همیچین دختری بده چون تا پیازو دستم میگیرم زار زار گریم میگیره و معمولا جلوی مسیر باد یا در خونه اینکارو میکنم اما اصلا هم فایده نداره تا من یه دل سیر گریه نکنم
الینا جون رو از طرف من ببوس .خیلی با پیراهنش ناز شده بود



الهی عزیزم حتما یه دختر گل میاری و این کارو واست انجام میده ..
حتما .؟آره خیلی بهش میادعسلم
سارا مامانی شیدا
21 شهریور 92 23:48
ای جونم عسلی خانم عاشقتم که از الان فکر آشپزی هستی خوشگلم


آره خاله جون من خیلی کارایی که مامانم انجام میده رو دوست دارم
مادر منتظر
22 شهریور 92 15:15
سلام الینا گلی خوشگل و مامانی مهربونش

چطورین؟ خوبین؟
الینا کوچولو خوبه؟ انشاالله همگیتون خوب و خوش و سلامت باشین.

چه خوشگل میخندی الینای مهربون.
پیاز رنده میکنی مراقب چشمای خوشگلت باشیا . نسوزه یه وقت


سلام خاله جون.سلام عزیزم
ممنونم عزیز خوبیم خدارو شکر
چشم خاله جون مراقبم. میبوسمتون.