روزهای شیرین اردیبهشت
سلام به دختر قشنگ و شیرین زبونم
دخمل گلمون هر روز خانوم تر داره میشه و خیلی راحت میشه از حرف زدناش به این نتیجه رسید
وقتی میخواد بره بیرون به باباجونش رو میکنه و میگه ..... بیم (بریم) بیرون
یا بخواد بره پارک .......... بیم پارک سوسو
بستنی بخواد ............. بسته
کارهایی که بخواد خودش انجام بده "خیلی مصمم میگه ......خــــــودم
گرسنه اش که بشه ..... غذا.. سوپ
بخواد ما براش کاری رو انجام بدیم یا چیزی رو واسش بیاریم میاد دستمونو میگیره به شیرینی تمام میگه ....پاسو (پاشو )
تلفن صحبت کردنش رو هم تا اندازه ای متوجه میشیم که واضح تر از همه ........ الو .. سلام .. خوبی .. بعضی اوقات هم به دنبال احوالپرسی ... کجایی؟؟
دختر شیرینم :
عاشق یه خودکار و کاغذی که بهت بدیم و بری به قول خودت چشم چشم دو ابرو رو بکشی که بعد از چند دقیقه با یک برگه پر از خط و خطوط میای پیشمون و ما هم با تشویق که چه زیبا کشیدی سر شوق میاریمت .
دیگه کم کم داری تو غذا خوردن مستقل میشی و خودت میل میکنی
اکثر اوقات با خودت گرم بازی میشی و منم کارهای خونه رو بخوبی انجام میدم و وقتی هم خواسته باشی باهات بازی کنیم حتما قبول میکنم که یکی از بازیهای که خیلی دوست داری قایم شی و ما دنبالت بگردیم . خیلی شیرین هم این بازی رو درخواست میکنی و چون بیشتر باباجون باهات این بازی رو کرده ازش بیشتر میخوای و شیرین میگی ....... بابا بیا دنبا ویه حالت شیرینی ژست میگری که خیلی این ژستتو دوست داریم
خلاصه از شرینی دختر گلمون داره روز به روزمون شیرین تر میشه خدار و بخاطر این رحمت شکر
ما هم واسه دخمل گلمون یه سه چرخه ای گرفتیم تا تو این روزهای بهاری و تابستون میبریمش پارک های اطراف سوارش بشه
فعلا تو خونه چند روزی میشینی تا خوب آشنا شی بعد دیگه باهاش میریم بیرون .
پوره سیب زمینی با کره خیلی دوست داری گرسنه ات هم بود دیگه همین که واست کشیدم سریع گرفتی اومدی نشستی جلوی تلویزیون و برنامه مورد علاقه ات ( ساختمان پزشکان ) رو میدی و میل میکردی . حالا نمی دونم یعنی چیزی متوجه میشی ازین برنامه
مامانم همش مال خودته چرا اینقد قاشقتو پر کردی ؟؟ قوربونه اون نگاهـــــــــت
دیروز تولدم بود یه سر رفتم بیرون تو یه کتاب روانشناسی خونده بودم روز تولدتونو اول از همه خودتون جشن بگیرید و منتظر این نباشید که واستون جشن بگیرن و خودتون اول از همه دست بکار بشید و ببینید چه معجزه ای میکنه !!
منم تصمیم گرفتم انجامش بدم یه سری چیزهای لازم داشتم (بقول خودم جینگیل بینگیل ) گیره سر .لاک
اینارو که گرفتم مسیرم به طور اتفاقی به گلخانه آستان قدس خورد
وای همین که از تاکسی پیاده شدم چشم به گلخونه افتاد روحم تازه شد آخه من عاشق گل و گیاهم (یکی از علایق متولدین اردیبهشت همینه که واقعا بهش ایمان آوردم)
رفتم داخل ... چقدر زیبا بود چه گلهای زیبایی چه گلدونهای قشنگی مونده بودم چی انتخاب کنم
خیلی وقت بود تو فکر یکی از گیاهان آپارتمانی بودم با خودم گفتم بجای گل یکی از گلدون های آپارتمانی که خیلی دوست دارم رو واسه هدیه تولدم میخرمو هر وقت چشم بهش بیوفته کلی انرژی میگیرم و تصمیمم رو قطعی کردم و خریدمش و اومدم خونه .
وقتی که خونه رسیدم شما باباجون هم کلی مامان رو سورپرایز کردید.
یه هدیه دیگه هم بود که کاملا سورپرایز شدم .
ممنونم ازتون عزیزای خودم .
اینم همون گلدونه است تا سال دیگه ببینیم چقدری شده
واقعا به این حقیقت رسیدم که چه انرژی میده اگه آدم به مناسبت تولدش
چیزی رو که دوست داره رو واسه خودش خرید کنه
اینم لاکی که خریده بودم همین که دخملمون دید دارم میزنم دوید اومد تو بغلم و گفت لاک لاک و ما هم اطاعت امر کردیم ... قوربونه اون دست کوچولوی نازت برم