روزهای شیرین کودکی
سلامممم به دخترک نازززززززمون
دخترمون دیگه ماشاا... خیلی خانوم شده دیگه سراغی از شیر نمی گیره و وقتی یادش میاد با خنده به من میگه می می بده ه ه
ما هم چون دخملمون خیلی ماهه زود به زود میبریمش پارک اینجا یک پارک دیگه ایه که نزدیک خونه است خیلی خوبه ولی ایرادش نسبت به پارک قبلی پله های سورسوره هاست که واست سخته بالا رفتنش . به صورت مارپیچه یه طورایی خطرناکه واست .پارک قبلی خیلی بهتره
اینجام شما تا چشت افتاد به اینجا ذوق کنان دویدی جای وسایل های بازی
الینا و بابای مهربان
وایییییییییییی خدایا همین که پله ببینی از خود بیخود میشییییی
اینم از صبحونه ابتدایه الینا . از خواب که بیدار میشی تنها چیزی که میل داری اینه خرمای پوست و هسته گرفته و توپی شکل و چای کمرنگ
اینم یه نهار مورد علاقه .یه مقدارشو با چنگال میخوری و بعد شروع میکنی با دست خوردن سالاد هم دوست داری
اییییییییییییییییییننننم از دخمل ما که ازحمام اومده
راستی خاله جونیا به نظرتون این تن پوش الینا کی اندازش میشه
تازه واسش گرفتیم گفتم یه جنس خوب واسش میگیرم عوضش یه خورده بزرگتر باشه که چون تو رشده بشه چند سالی استفاده کرد
ولی الان که تو تنش کلی میرقصه وهر وقت اینو تنش میکنم کلی میخندیم و قوربون صدقش میشیم
اینم یه جور اقتصادی فکر کردنه دیگه