الینا در روزهای اولیه بهار
زندگی کن و لبخند بزن به خاطر آنهایی که
از نفست آرام میگیرند و به امیدت زنده هستند
و با یادت خاطره میسازند
نمی دانم در زندگیت " بهترین " چگونه معنا میشود
من همان بهترین را برایت آرزو میکنم
دومین بـــــــــهــار زندگیت مبارک عزیزم
بریم ادامه مطلب
یه سلام به تازگیه بهاررررررررررر
یه سلام به دختر قشنگم که دومین بهار و دومین نوروز باستانی رو تجربه کرد
و ما هم از اینکه یه فرشته ناز دوساله کنار سفره هفت سینمون حضور داره خیلی مسرور و خوشحالیم .
سال تحویل امسال یه حال و هوای دیگه ای داشت خیلی برامون شیرین تر و دلچسب تر بود آخه دیگه خدا رو شکر سال جدیدمون رو تو خونه خودمون آغاز کردیم سالهای قبل تو یه ساختمان با مامان بزرگ زندگی میکردیم و خونمون هم خیلی نقلی بود .....
اما امسال خوشبختانه دیگه مستقل شدیم و از این بابت خیلی خوشحالیم
خب حالا میریم سراغ عکسهای شیرین و پر از خاطره چند روز اخیر
الینای عزیز و هفت سین
هر چی ازت میخوام که به دوربین نگاه کنی توجهی نمی کنی و مشغول یه کاری هستی ...
قوبونه اون چشات بشم که نمی ذاری یه گیره یا تل روی سرت باشه
هر کار کردم برمیداشتی دیگه معلومه این شکلی میشی
روزبه روز بابایی تر میشی
اینجام شب اوله عید که بعد از چندتا عید دیدنی با عمو حسین رفتیم طرقبه شام که خیلی خوش گذشت
اینجام خونه مامان جونه همین که رسیدیم شروع کردی به نای نای کردن و در همون لحظه اولیه ورودت همه رو شاد کردی از حضورت .... عزییییزییییییییییی
خوشبختانه دیگه داره هوا کم کم خوب میشه و با بابا جون تصمیم گرفتیم هر دو سه روزی ببریمت پارکهای نزدیک خونه که شما تا میتونی اینور اونور بدویی و خوشحال باشی
اینجام چند روز پیشه که رفتیم
وای کنترل کردنت بعضی موقع ها خیلی سخت میشه که من از عهده اش برنمیام واقعا همش میخوای بدویی بری هر جایی که دوست داری دیگه کاری نداری که خطرناکه ....
و دبگه باباجون از این حرکت استفاده میکنه
عاشق پرنده هایی و همین که بهت نشون میدم کلی ذوق میکنی اینجام دارم پرنده های روی درخت رو بهت نشون میدم که باباجون این صحنه رو به تصویر کشیده
به امید روزهای خوش در سال جدید