الینا عزیزمالینا عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
سینا عزیزمسینا عزیزم، تا این لحظه: 9 سال و 26 روز سن داره

الـیـنـا مـلکه شـهرعـشق

عکسهایی شیرین تر از عسل 2

 سلام به  عزیزمون  دختر قشنگم نمی دانی که چقدر عاشقانه کارهای روزانه ات رو در تصویری کوچک تبدیل به خاطره میکنم و چقدر عاشقانه تر مینویسم برای تویی که روزی عاشقانه ها را درگوشه قلبت جای دهی   روز به روز داری روزانه هامونو شیرین تر میکنی با شیرین زبونیها و دلبری هات  خدارو شکر میکنم از اینکه یه دختر نازو دوست داشتنی رو بهمون هدیه داده به قول باباجون اگه دختر نداشتیم شاید اینقدر روزهامون لذت بخش نبود و این حضور دختره که  باعث میشه جو خونه آرامش و لطافت خاصه خودشو داشته باشه  بله عزیز دلم از اینکه یه دختر نازی مثل شما رو داریم خیلی خیلی خوشحالیم و از بودنت روز به روز لذت میبریم  روز شنبه ...
18 شهريور 1392

دخترم روزت مبارک (از طرف بابا)

عزیزم امروز روز توست ، امیدورام از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری و به تمام خواسته های زندگیت برسی ...بهترین دختر دنیا و امید حیات من با آرزوی بهترین و برترین ها برای فرشته زندگیم . . . منتخبی از عکسایی که بابایی ازت گرفته(بدون شرح) در ادامه مطلب...   یه روز جمعه مامانی خونه کار داشت ما هم باهم یه دوساعتی رفتیم پارک یه دل سیر سوار وسایلهای بازی شدی      دخترم روزت مبارک!     سلام به دختر قشنگم  این دفعه باباجون پیش دستی کرده یه پست جالب به مناسبت روز دختر واست گذاشته  و تا تونسته واسه دخملیش سنگ تموم گذاشته   ...
16 شهريور 1392

عکسهایی شیرین تر از عسل

سلام به دختر ناز و عزیزم  امروز به یه عالمه عکس اومدم که خیلی واسم شیرینن امیدوارم تو هم روزی که اینارو نگاه میکنی لذت ببری عزیز دلم  دختر قشنگم از موقعی که رنگ انگشتی بازی میکنی از من یا باباجون هم میخوای که باهات بیایم  داخل حمام و بازی کنیم به همین خاطر تخته وایت برد رو واست آوردم که دیگه تو خونه هم بتونی نقاشی کنی عزیزکم  عزیز دلم بعد از یه خورده نقاشی هوس لاک زدن میکنه اونم از نوع آبی    موقع نهار شده بود به عسلم گفتم خوب حالا وسیله هاتو جمع کن تا نهار بخوریم باشه خیلی ناز گفتی باشه  من کم کم باید این کلمات رو بهت بگم تا آشنا شی که باید بعد از اتمام بازی وسیله هات رو ع...
8 شهريور 1392

اندر احوالات دوسالگی

سلام به نازنین دخترم  هر چه فکر میکنم چه جمله ای رو در وصفت بکار ببرم باید اقرار کنم که قادر نیستم ...  به همان زبان ساده میگویم : با بودنت ما هم هستیم   با شادیت شاد هستیم     بازی رنگ انگشتی رو خیلی دوست داری    ولی بعد از اینکه یه خورده دلتو میزنه بازم سراغ آب بازیییییییییی این تنها بازیه که اصلا واست خسته کننده نیست       اینم اثر های پیکاسوی بابا مامانت   بازم الینا خانوم درخواست بیرون رفتنو کرده و ما هم به چشم  اینم ازهمون نوع راه رفتنهای دخملمون  راه رفتن به سبک قررررررررررر    اینجام که سری...
30 مرداد 1392

عکسهای تولد 2 سالگی شیرینم

سلامممممممم به شیرین عسلم که دوساله شده و از همون دقایق اولیه روز تولدت دارم چیزهایی ازت میشنوم که چشام اینجوری میشه       همین که پا گذاشتی به سه سالگی و دوسالت تموم شد داری خیلی تغییرمیکنی حتی حرف زدنات مثلا یه نمونه اش  تا حالا پیش نیومده بود درباره چیزی نظر بدی وقتی ازت میپرسیدم تایید میکردی اما درست روز تولدت داشتم ریسه  happy birt رونصب میکردم و کارش که تموم شد نگاهی کردی وگفتی چه خوشگله.. قشنگه منم که چشام اینجوری شده بود یام خیلی چیزایه دیگه که داری به صورت جمله بیان میکنی و خواسته ات رو عملی خلاصه عزیزکم بهمون ثابت کردی که واقعا بزرگ شدی   حالا میریم سراغ عکسای شیرینم   ...
27 مرداد 1392

دوساله شدن فرشته ام

             چه روز زیبایی بود 90/05/24 زیباترین روز برای باباجون که برای اولین بار پدر شد   برای من که  برای اولین بار مادر شدم      برای پدر و مادرعزیزم که  برای اولین بار نوه دار شدن    برای برادرم و خواهرهای عزیزم که  برای اولین بار دایی و خاله میشدن    روز پر خاطره و شیرینی برای زندگیمون رقم خورد و ما امروز رو همگی با هم جشن خواهیم گرفت  برای اولین شیرینی زندگیمون                    &nb...
24 مرداد 1392

سفرنامه شمال

سلاممممممممممم به دوستای گلمون از اینکه این مدت بهمون سرزدید ممنون در اولین فرصت حتما میایم پیشتون و لطفتونو جبران میکنیم  سلام به دخمل شیرینم که این روزها از شیرین کاریهاش ما رو بدجوری داره به وجد میاره و میخندونه   حدودا دو هفته ای میشه وب دخملمو به روز نکردم اونم به خاطر مشکل adsl که هنوز هم حل نشده این دفعه هم با هوشمند اومدم سرعتش پایینه ولی دیگه نمیشه از خاطرات شیرین دخملم بگذرم اونم با سفری که یه چند روزی به بابلسر داشتیم . چند روزی بود که خیلی دلم هوای یه سفر کرده بود اونم به سرزمین طبیعت (شمال کشور) که باباجون یه روز با خبر خوش اومدو گفت چند روزی رو مرخصی داره و تصمیم به سفر خیلی خوشحال شدم  خیلی...
18 مرداد 1392

روزانه های شیرین 2

سلامممم  به دختر عزیزم  دختر عسلم که تو این ماه (رمضان و مرداد ) اومد پیشمون و روزهامونو قشنگ تر کرد 14 رمضان مثل امشب بود شب تولد اولین فرزند امام علی (ع) که  شدی اولین فرزند عزیزمون اومدی و رحمت و برکت رو با اومدنت صد چندان کردی  مرداد ماه هم که اوج گرماست و با گرمای وجودت گرمی و لطافت بیشتری رو مهمون خونه مون کردی  خلاصه عزیز دلم روز اومدنت همراه با مناسبتهای شیرین و به یادماندنی بود که واسمون پر خاطره شده                                                        &...
3 مرداد 1392

آسودگیت مبارککککک

آسودگی‌ات مبارک دلت را بتکان، غصه‌هایت که ریخت تو هم همه را فراموش کن. دلت را بتکان، اشتباهایت وقتی افتادند روی زمین، بگذار همانجا بمانند. فقط از لابه‌لای اشتباهایت، یک تجربه را بیرون بکش قاب کن و بزن به دیوار دلت. دلت را محکم‌تر بتکانی تمام کینه‌هایت هم می‌ریزد و تمام آن غم‌های بزرگ و همه حسرت‌ها و آرزوهایت. حالا آرام‌تر، آرام‌تر بتکان تا خاطره‌هایت نیفتند تلخ یا شیرین، چه تفاوت می‌کند؟ خاطره، خاطره است باید باشد، باید بماند کافی است؟ نه هنوز دلت خاک دارد یک تکان دیگر بس است تکاندی؟ دلت را ببین چه قدر تمیز شد، ...
24 تير 1392